کد مطلب:193883 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:254

خوش رفتاری با اهل باطل
«و علیكم بمجاملة اهل الباطل، تحملوا الضیم منهم [1] ؛ با اهل باطل با خوش رفتاری و مدارا رفتار نمائید و ظلم و آزار آنها را تحمل كنید».

«مجامله» گر چه از باب مفاعله است. و در اصل برای كارهایی استعمال می شود



[ صفحه 32]



كه دو طرفی باشد؛ اما این باب كاربردهای دیگری نیز دارد. از جمله آن كه باب مفاعله گاه به معنای تفعیل نیز می آید. در این جا مجامله به معنای تجمیل است، و تجمیل یعنی زیبا برخورد كردن.

از طرفینی بودن مجامله دریافت می شود كه اگر انسان با دشمن به نیكی رفتار كند، دشمن نیز سرانجام دلش نرم می شود و برخورد خود را با وی تطبیق می دهد. البته شاید در ابتدای كار، اخلاق خوب یك طرفه و فقط از جانب مؤمن باشد، اما در نهایت با تحت تأثیر قرار گرفتن دشمن، دو طرفه می شود.

حضرت امام صادق علیه السلام این درخواست خود را با عبارت «علیكم» بیان فرموده اند؛ یعنی مؤمنان باید ملتزم باشند كه با اهل باطل برخورد انسانی و خوبی داشته باشند. آری هدف اصلی ارسال انبیا و انزال كتب، چیزی غیر از هدایت گمراهان نیست و این مهم با اخلاق زیبا، بسیار بهتر عملی می گردد.

ناگفته نماند كه ممكن است عده ای این فرمایش فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را حمل بر جواز تعطیل امر به معروف و نهی از منكر یا به عبارتی «مداهنه» كنند. اما بین «مجامله» و «مداهنه» فرق بسیار است؛ مجامله كه معنای آن گفته شد، بسیار مورد تأكید قرار گرفته است و اما با لفظ «علیكم» مؤمنان را به پایبندی بر این دستور فراخوانده است آن هم مجامله با انسان های گمراه و اهل باطل، مؤمنان و برادران دینی كه جای خود دارند. وقتی امام صادق علیه السلام ما را به مجامله با اهل باطل سفارش می كند، با مؤمنان و حتی مردم عادی به طریق اولی باید چنین رفتار كنیم و باید بیشتر از اهل باطل با آنها جانب مجامله - بلكه مؤاخات و خدمت و احسان - را نگاه داریم.

آنچه در فرمایش امام اهمیت بیشتری دارد، این است كه سفارش آن حضرت درباره ی انسانهای بد و ملحد و مشرك و كافر است، كه مذهب باطل دارند و چیزی به نام اخلاق پسندیده و مجامله نمی شناسند تا به آن پایبند باشند. آنها در مقابل این اخلاق نیك برخورد درستی نخواهند داشت، و مسلما در ابتدای كار مهربانی و اخلاق نیكو یك طرفه



[ صفحه 33]



است. این دیگر از باب «هل جزآء الاحسان الا الاحسان [2] ؛ آیا پاداش نیكی جز نیكی است؟» نمی باشد، بلكه از باب «و یدرءون بالحسنة السیئة [3] ؛ و بدی را با نیكی می زدایند» می باشد. كافر بدی می كند، اما مؤمن جواب نیكو می دهد. این زیبائی، ناشی از ذات زیبای اسلام است. ولی «مداهنه» از دهن و به معنای نرمش به خرج دادن است. آن گاه كه در بدن انسان، زخمی پدید آید آن را روغن مالی می كنند. همچنین به كسی كه لباس حق را بر تن باطل كند می گویند: تدهین و مداهنه كرد. «مداهنة أهل الباطل» یعنی كارهای اهل باطل را توجیه كردن، كه كار بسیار مذموم و منفوری است. در روایت آمده است:

«خدای متعال به حضرت شعیب علیه السلام وحی كرد: صد هزار نفر از امت تو را نابود می كنم كه چهل هزار نفر از آنها از اشرارند. عرض كرد: پروردگارا، چهل هزار نفر گناه كارند، چرا شصت هزار نفر دیگر بمیرند؟ خدای متعال فرمود: زیرا آنان عمل گناهكاران را توجیه می كنند». [4] .

این شصت هزار نفر گناهكار نبودند، اما در مقابل گناه آن چهل هزار نفر ساكت ماندند و كارهایشان را توجیه می كردند. مثلا می گفتند فلانی كه گناه می كند جوان است، گرفتار است، مریض است و از این قبیل توجیهات....

در قرآن كریم نیز به تدهین اشاره شده است: «ودوا لو تدهن فیدهنون [5] ؛ [ای رسول خدا، گناهكاران] دوست دارند در مقابل گناه آنها نرمش به خرج دهی تا آنها نیز نرمش به خرج دهند». اما آن جا كه قادر متعال خطاب به رسول خود می فرماید: «فبما رحمة من الله لنت لهم [6] ؛ پس به بركت رحمت الهی با آنان نرم خو و پر مهر شدی»؛ «لنت» دیگر «تدهین» نیست، بلكه مجامله است و مراد از «لهم» در این جا مؤمنان نیست،



[ صفحه 34]



بلكه منافقان و كافران است. خدای متعال خطاب به پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید: به سبب رحمت خداست كه شما با اینها به نرمی رفتار می كنید. اینها بد بودند و بدی می كردند، اما شما با آنها رفتار نیكو داشتید؛ آنها نیت بد داشتند، اما شما نیت نیكو داشتید؛ آنها به شما نفرین می كردند، اما شما برایشان دعا می كردید. آری، نهایت مجامله و نیكی در حق گمراهان آن جا متبلور می شود كه رسول خدا در حق قومی كه او را سنگ می زنند و به او اهانت می كنند، طلب هدایت می كند و می فرماید: «اللهم اهد قومی فانهم لا یعلمون [7] ؛ خدایا قوم مرا هدایت كن چرا كه آنها نادانند».

«لا یعلمون» به این معنا نیست كه معذورند؛ به عبارت دیگر این «لا یعلمون» در گفتار حضرت از باب «رفع ما لا یعلمون [8] «نیست؛ بلكه به معنای «موزور» و از باب وزر است. یعنی خدایا، قوم مرا نجات ده تا در بدی نمانند.

بسیاری هم، با همین برخورد رسول اكرم صلی الله علیه و آله و سلم اصلاح شدند و ایمان آوردند. اهل باطل نباید تا آخر عمر در باطل بمانند. باید هدایت شوند و بهترین راه برای هدایت آنان برخورد خوب مؤمنان و اهل اصلاح با آنان است. آن هم نه یك بار و دو بار، بلكه ده ها بار.


[1] متن نامه.

[2] رحمن، آيه ي 60.

[3] رعد، آيه 22.

[4] وسائل الشيعه، ج 16، ص 146: «عن أبي جعفر عليه السلام (في حديث) قال: أوحي الله الي شعيب النبي عليه السلام اني معذب من قومك مأة الف، اربعين ألفا من شرارهم و ستين ألفا من خيارهم، فقال عليه السلام: يا رب، هؤلاء الأشرار، فما بال الأخيار؟ فأوحي الله عزوجل اليه: داهنوا اهل المعاصي و لم يغضبوا لغضبي.».

[5] قلم، آيه 9.

[6] آل عمران، آيه 159.

[7] بحارالانوار، ج 11، ص 298.

[8] وسائل الشيعه، ج 15، ص 369.